آيا ممكن است كه بهترين دستگاه واقعيت مجازي در صنعت بازي (البته بايد از مواردي همچون زامبيها، شمشيرهاي ليزري و اسلحههاي مربوط به نيروي ويژه صرف نظر كنيم) بتواند آموزش در صنعت را تغییر دهد و باعث شود كه نيروي كار پيشرفت كند؟ آيا واقعيت مجازي ميتواند باعث پيشرفت نيروي كار شاغل در تاسيسات استخراج نفت دريايي، دكلهاي گاز، صنايع توليد كاغذ و صنايع توليد مواد دارويي شود؟
هلدينگ Honeywell داراي 100 شركت زيرمجموعه است و از سال 2017 به توليدكنندگان صنعتي كمك كرده است تا بتوانند مهارتها و تواناييهاي نيروي كار خود را ارتقا دهند؛ آنها به نتايج اين همكاري اميدوار هستند. شبيهساز جديد آنها از ميدانهاي غوطه ور كننده استفاده ميكند؛ در واقع اين شبيهساز شامل تركيب يك دستگاه واقعيت مجازي و ابزارهاي آموزشي (بر اساس نمونههاي واقعي) است كه يك دوقلوي ديجيتالي[digital twin]يا نمونهاي دقيق از تاسيسات صنعتي را به صورت آني به تصوير ميكشد. در اين شرايط محيط آموزشي مناسبي براي متصديان تاسيسات و كارشناسهاي ميداني ايجاد ميشود.
فرض كنيد كه شخصيتهاي مجازي همان اعضاي گروه هستند كه شبيهساز آنها را در قالب يك تصوير سهبعدي واقعي ارائه ميكند (به صورت مشابه با بسياري از بازيهاي چندنفره همانند بازي كال آف ديوتي[Call of Duty])؛ اين شبيهساز به كارگران اجازه ميدهد تا در فضاي كارخانه قرار گيرد و وظايف پيچيدهاي را انجام دهند. به عنوان مثال ميتوان به باز و بسته كردن شيرآلات و فشردن دكمههاي مختلف اشاره كرد؛ تمامي اين وظايف در فضاي مجازي و قبل از روبهرو شدن با آنها در دنياي واقعي، انجام ميشوند. كارگران با استفاده از آخرين دستگاه واقعيت مجازي شركت هاني ول، آموزش ميبينند كه عملياتهاي خاص و سناريوهاي ايمني را اجرا كنند؛ اين دستگاه به فضاي ابري (يك زيرساخت ذخيرهسازي اطلاعات) متصل است. وينسنت هيگينز[VincentHiggins] به عنوان مديريت بخش فناوري و نوآوري در هلدينگ هانيول شناخته ميشود.
هيگينز ميگويد: «دستگاه واقعيت مجازي ما، مشابه با شبيهساز خلباني است؛ اين شبيهساز در خلا قرار ندارد اما رفتار شما در فضاي مجازي داراي عواقب خاصي خواهد بود. بر اساس رفتار فرد، ممكن است شاهد آتشسوزي، نشت گاز و يا حتي انفجار باشيم؛ در واقع احتمال رخداد تمامي سناريوهاي اتفاق افتاده در زندگي واقعي، وجود دارد». گاهي حتي تعمير و نگهداري واحد تهويه هوا در يك كارخانه ميتواند پيچيده باشد و از چندين مرحله تشكيل شده باشد. هينگنز بيان ميكند: «هدف ما تنها ايجاد فضايي بزرگ براي آموزش چندين كاربر نيست. ممكن است كه كاربر بخواهد بر روي يك قطعة خاص كار كند و اقدام به باز و بست آن كند؛ در اين صورت اشتباهها در دنياي واقعي كاسته ميشود و نگرانيهاي كمتري در بخش ايمني وجود خواهد داشت».
دستگاه واقعيت مجازي هانيول كه بر اساس ميدانهاي غوطهور كننده فعاليت ميكند.
آموزشهاي خلاقانه در جهت انتقال دانش
امروزه فناوري در حال پيچيدهتر شدن است، در حالي كه غالب نيروي كار باتجربه در حال بازنشست شدن هستند؛ بنابراين متصديان تازهكار بايد آموزش ببينند و بايد راهحلهايي بيابيم كه بتوانيم با استفاده از آنها و در محيطي شبيه به واقعيت، دانش مورد نياز را به نيروي كار انتقال دهيم.
هيگينز ميگويد: «از دست رفتن دانش يك مشكل بزرگ است». همچنين او در ادامه توضيح ميدهد: «به عنوان مثال انتظار ميرود كه در پنج الي هفت سال آتي، نيمي از كاركنان در صنعت گاز و نفت بازنشست شوند.»
ويروس كوويد 19 باعث شد كه فرآيند دوركاري سريعتر پيش رود؛ همچنين اين ويروس باعث شد كه نياز به آموزشهاي غيرحضوري افزايش يابد. در عين حال كاركنان حاضر در تاسيسات بايد خطاي انساني خود را كاهش دهند و از اتلاف وقت جلوگيري كنند. هيگينز ميگويد كه فناوري واقعيت مجازي پيشرفت چشمگيري در نيم دهة گذشته داشته است و كار كردن با آن راحتتر شدهاست، به علاوه اين دستگاه ميتواند تمامي چالشهاي ذكر شده را پوشش دهد: يك تحقيق PWC در ماه ژوئن منتشر شد كه نشان ميداد كاركنان در دورههاي واقعيت مجازي چهار برابر سريعتر نسبت به آموزش در واقعيت يا روشهاي الكترونيكي، آموزش ميبينند؛ همچنين ميزان اعتماد به نفس آنها نسبت به ديگر روشها، دو برابر خواهد شد.
آموزشهاي مبتني بر دستگاه واقعيت مجازي از فناوري مشابه با صنعت بازي استفاده ميكند؛ اين امر ميتواند شكاف ميان نسلها را از بين ببرد: كارگران جوان ديگر علاقهاي به روشهاي آموزش با اسلايدها و دستورالعملها ندارند، آنها فكر ميكنند كه اين روشها باعث محدوديت يادگيري آنها خواهد شد.
هيگينز ميگويد: «كارگران جوان فناوري غوطهوري را ميخواهند، زيرا اين فناوري ميتواند در لحظه به آنها آموزشهاي مورد نياز را ارائه دهد». به علاوه اين قشر با دنياي ديجيتال خو گرفتهاند و علاقهاي به قلم وكاغذ يا پر كردن صفحات در برنامة اكسل ندارند. به علاوه او اضافه ميكند: «ما ميخواهيم مطابق نياز افراد، آموزشهاي خود را ارائه كنيم تا بتوانيم كارگران قشر جوان را جذب كنيم».
در حال حاضر كارگران نميخواهند كه در يك فضاي مجازي غير واقعي آموزش ببينند، بلكه آنها ميخواهند فضاي مجازي مشابه با واقعيت در اختيار آنها قرار بگيرد. امروزه دوقلوهاي ديجيتالي تمامي دستگاهها (همانند كمپرسورهاي كوچك و يا پمپها) را ميتوان با به كارگيري مدلهاي سه بعدي برنامه CAD از مشخصات توليد كننده، ايجاد كرد.
نمونهاي از دوقلوي ديجيتالي سهبعدي كه شبيهساز دستگاه هانيول و با استفاده از ميدان غوطهور كننده ايجاد شده است.
به علاوه اين آموزشها را ميتوان به تمامي كاركنان تعميم داد؛ كاركنان ميتوانند هر سه سال اين آموزشها را مجددا سپري كنند و آزمون دهند. كاركنان ميخواهند امكاناتي مخصوص به نيازهاي آنها ايجاد شود و ميخواهند ميزان حفظ اطلاعات آنها سنجيده شود. هيگينز ميگويد: «ما اين شبيهسازها را تنها براي آموزش دادن ايجاد نكرديم، بلكه با استفاده از اين فناوري ميتوان شكافهاي مهارتي را كشف كرد. ما شخصي را در دنياي مجازي قرار ميدهيم و او را با موقعيتهاي مختلف مواجه ميكنيم، سپس عملكرد او را ميسنجيم تا نقاط ضعف و قدرت آنها را بيابيم».
سطح جديدي از واقعگرايي و فرصتهاي جديد
هيگنز ميگويد كه نرمافزار آموزش كاركنان كه مبتني بر واقعيت مجازي است، تكميل خواهد شد و به روز ميشود. او ميگويد احتمالا اين دستگاهها بسيار زودتر از عينكها و كنترلكنندههاي ديجيتال، رشد خواهند كرد. او اضافه ميكند: «با توجه به اينكه نسل پنجم اينترنت در حال گسترش است، سطح جديدي از واقعگرايي ايجاد خواهد شد؛ در واقع ما ميتوانيم وضوح بيشتر، نرخ فريم بالاتر، تاخير كمتر و به كارگيري سادهتر در تلفن همراه را ارائه كنيم. در اين صورت افراد ميتوانند سادهتر در تاسيسات مجازي قدم بزنند».
امروزه سازمانهاي مختلف، روش هاي جديدي براي استفاده از دوقلوهاي ديجيتالي كشف كردهاند؛ در واقع تنها با يك بار پيادهسازي اين روشها، ميتوان بارها از آن استفاده كرد. هيگينز ميگويد: « هماكنون روشهاي جديدي در حال توسعه هستند. امروزه از اين روشها براي عملياتهاي مختلف استفاده ميشود، در حالي كه ميتوان در آينده از اين دستگاه در حوزههاي امنيت و بالابردن ضريب اطمينان استفاده كرد، به عنوان مثال ميتوان از آن براي حل مشكلهايي همچون باد شديد و يا نشت گاز استفاده كرد».
در حال حاضر تقاضا براي دوركاري و آموزش رو به افزايش است؛ بنابراين ميتوان از شبيهسازهاي واقعيت مجاري استفاده كرد كه بر روي لبتابهاي قدرتمند اجرا ميشوند. در اين دستگاهها به جاي ايجاد يك محيط بازي، ميتوان از ابزارهاي همكاري استفاده كرد و محيط صنعتي يا فضاي يك توليدي را شبيهسازي كرد؛ در اين محيطها كاركنان ميتوانند ديگر افراد را در قالب مجازي ببينند. هيگينز ميگويد: «با استفاده از ابزارهاي همكاري ميتوان در فضاي مجازي قدم زد».
او اضافه ميكند كه امروزه ابزارهاي شبيهساز مجازي (همانند شبيهساز هانيول كه مبتني بر ميدانهاي غوطهور كننده است) ميتوانند فرصتهاي آموزشي خاصي ارائه كنند كه هدفمند هستند و بر اساس نياز افراد ايجاد ميشوند؛ همچنين اين آموزشها بر اساس مهارتهاي فرد ايجاد خواهند شد و نميتوان به آنها به عنوان سرگرمي نگاه كرد. هيگينز ميگويد: «تنها آسمان محدوديت ما است. ما در نقطهاي قرار داريم كه ميتوانيم باعث انقلاب در نيروي كار شويم».