پیش از شروع یک پروژه اتوماسیون صنعتی، لازم است تا جزییات مناسبی از کار را در نظر بگیریم تا بتوانیم پروژه را به بهترین شکل به انجام برسانیم. در این مقاله به ۱۲ مورد مهم که پیش از آغاز یک پروژه اتوماسیون صنعتی باید در نظر بگیریم، اشاره می کنیم.
اولین گام در هر پروژه اتوماسیون مهم ترین مرحله است: اهداف خود را تعریف کنید. هرچه این تعریف جامع تر و جزئی تر باشد آنگاه دستیابی به آن ها سریع تر خواهد بود و احتمال تکمیل موفقیت آمیز پروژه بیشتر خواهد بود.
۱. موفقیت را تصور کنید.
سعی کنید تا تصور کنید که یک پروژه شبیه چه جیزی است. توجه داشته باشید که چه تاثیری بر افراد درگیر با آن می گذارد و آنچه را که فکر می کنید بیشتر در ارتباط با آن ها خواهید بود یادداشت کنید. تمام این افراد را در نظر داشته باشید و آن ها را در یک ستون قرار دهید. حال در سطر های مجاور ویژگی هایی که آن ها در دستگاه/ فرآیند نیاز دارند را بنویسید. در هنگام ارزیابی راهکار ها و ارتباط دادن کاستی ها به موارد تحت تاثیر از آن ها استفاده کنید. راهکار ها را در نظر بگیرید یا اگر نتایج قابل قبول نیست آن ها را فراموش کنید.
۲. چه چیزی محرک پروژه است؟
شما می بایست آن چیزی را که تحرک بخش بسیار مهم برای انجام این پروژه است درک کنید و از آن برای تصمیم گیری خود استفاده کنید.
۳. به افراد کمک کنید.
اتوماسیون می تواند کار های بسیاری انجام دهد اما می بایست آگاه باشید که هدف آن انجام کار های واقعی در فضای موجود است. به یاد داشته باشید که سیستم ها برای ارائه خدمات به انسان ها طراحی و ساخته می شوند.
۴. تعریف پروژه حیاتی و مهم است.
بدون انجام صحیح کار های مهندسی، هر آنچه را که مدرسه یاد گرفته اید و در حرفه خود تا به امروز آموخته اید، نمی توانید هیچ پروژه ای را به طور صحیح یا حرفه ای انجام دهید. با ایجاد تعریف برای پروژه و تایید این که یک پروژه می تواند پاسخگوی نیاز شما باشد، در مسیر مدیریت موفق پروژه هستید. این تنها شروع است اما نقطه شروعی که به خوبی تعریف نشده باشد، تکمیل پروژه دشوار خواهد بود و با چالش های متعددی روبرو خواهید شد.
۵. کار را با اهداف شروع کنید.
تا زمانی که اهداف پروژه را تعیین نکرده اید انتخاب تامین کنندگان و ارائه دهندگان خدمات را شروع نکنید. مطمئن شوید که تمامی افراد گروه با نیاز های پروژه برای رسیدن به اهدافش توافق دارند. اگر شما ندانید که به کجا خواهید رفت هرگز به آنجا نمی رسید.
۶. پیشنهاد دوم را دریافت کنید.
پیش از این که اهداف پروژه را نهایی کنید می توانید از نظرات خارج از پروژه مانند توسعه دهندگان سیستم یا سازندگان دستگاه ها استفاده کنید، آن ها معمولا این کار را به صورت رایگان انجام می دهند. اگر از آن ها در این مرحله استفاده کنید، می توانند در جریان پروژه قرار بگیرند و در نتیجه در تصمیم هایی سهم داشته باشند که می تواند احتمال موفقیت پروژه را بهبود بخشد.
آن ها واقعا چه می خواهند و چرا؟
درک این که انتظارات هر فرد پیش از شروع یک پروژه چیست لازم و ضروری است. در این فرآیند تعریف سه بخش وجود دارد:
تیم پروژه می خواهند به چه نتایج سفارشی یا مطلوب دست یابند؟
آن ها می خواهند که تجربه پروژه شبیه چه چیزی باشد؟ (به عنوان مثال عدم وجود نقص در خط تولید در حین پروژه یا ایجاد به روز رسانی ها از طریق ایمیل).
آن ها چگونه کیفیت مانند زمان/ بودجه یا افزایش حجم تولید یا زمان از کار افتادگی صفر را در انتهای پروژه تعریف می کنند؟
افراد مختلف انتظارات متفاوتی دارند و رضایت تمامی آن ها باید جلب شود.
۷. قوانینی را برای ارتباط تعیین کنید.
مشخص نمایید که در شروع پروژه به چه ارتباطاتی نیاز دارید، چه مواردی می بایست تحت ارتباط قرار بگیرند، چگونه ارتباط برقرار شود، نقط قوت پروژه چه مواردیی تاست و اغلب ارتباط به چه صورتی است.
۸. با افراد صحبت کنید.
با بخش های مختلف کارخانه مانند اقدامات، تعمیر و نگهداری، کنترل کیفیت، زنجریه تامین، انتقال و مدیریت گفتگو کنید. آن ها همواره در هر پروژه اتوماسیون سهم دارند.
۹. هرگز چیزی را فرض نکنید.
درباره قوانین هرگز فرضیه هایی ایجاد نکنید. همه چیز را به طور دقیق مشخص کنید و مسئول انجام آن را نیز تعیین نمایید.
۱۰. با استفاده از نمودار ها اهداف پروژه را نمایان تر کنید.
عملکرد مورد انتظار برای هر زیر سیستم و گام هایی که باید طری شوند را تعریف کنید. از ابزار اکسل برای لیست کردن مراحل کار ها و ساعت/دلار در یک ماتریس زمانی استفاده کنید. سپس این لیست به تقویمی برای زمان بندی تبدیل می شود. تمامی اهداف (تکمیل کارکرد زیر سیستم ها و ادغام ها) را به درون یک نمودار ساده قرار دهید تا آن ها برای کل تیم مشخص شوند.
۱۱. همه چیز را مشخص کنید.
اگر می خواهید از برند مشخصی به عنوان نمونه برای کابل ها یا PLC و سایر اجزا استفاده کنید، آن ها را تعیین نمایید. اگر نیازمندی ها نوشته نشوند آنگاه برطرف نخواهند شد.
۱۲. حوزه
هیچ چیزی مهم تر از این نیست که یک حوزه می تواند محدوده های تعریف شده پروژه و محدوده های دچار کمبود را منعکس نماید. محدوده دچار کمبود می بایست دارای چهارچوبی تولید شده باشد که توسط مشتری و پیاده کننده در کنار نکاتی قرار گیرند که به طور واضحی مشخص می کنند چه زمانی ارزیابی مجدد پروژه می بایست انجام شود. از این طریف حوزه به خوبی مدیریت می شود.
فناوری در انتها می آید
هرگز با تعریف اهداف محرک فناوری شروع نکنید. از ترتیب ذیل استفاده کنید:
۱. اهداف کسب و کار: کسب و کار از این پروژه چه منفعتی کسب می کند؟
۲. اهداف عملیاتی: این پروژه چه اثری بر کارکرد های، راندمان بیشتر، کیفیت بهتر، سازگاری و غیره دارد؟
۳. اهداف یکپارچه سازی: آیا داده تولیدی توسط این سیستم می تواند توسط سیستم دیگری استفاده شود؟
۴. اهداف افراد: توسعه مهارت و کاهش فشار های کاری.
تنها هنگامی که تمامی موارد فوق تعریف شدند می توانید اهداف فناوری را تعیین کنید.